جدول جو
جدول جو

معنی ژوپین ور - جستجوی لغت در جدول جو

ژوپین ور
(وَ)
حامل نیزه. سنان دار. نیزه دار. بردارندۀ زوبین. رجوع به زوبین ور شود:
چو دربان بدید آن سپاه گران
سپردار بسیار و ژوپین وران.
فردوسی.
صفی برکشیدند پیش سوار
سپردار و ژوپین ور و نیزه دار.
فردوسی.
پیاده سپردار ژوپین وران
شده انجمن لشکر بی کران.
فردوسی.
همه دشت ژوپین ور و نیزه دار
به یک سو پیاده به یک سو سوار.
فردوسی.
سپر برگرفتند ژوپین وران
بگشتند با خشتهای گران.
فردوسی.
سپه بود بر میمنه چل هزار
سواران ژوپین ور نیزه دار.
فردوسی.
برفتند آنگاه ژوپین وران
ابا جوشن و خشتهای گران.
فردوسی
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(وَ)
رجوع به ژوپین ور شود
لغت نامه دهخدا
(گُ دَ / دِ)
حامل زوبین. نیزه دار. رجوع به زوبین کش شود:
بیامد سپردار و ژوپین کشان
بجستند از آن تازیانه نشان.
فردوسی
لغت نامه دهخدا
(گَ دَ / دِ)
آنکه ژوپین افکند. نیزه زن. رجوع به زوبین زن شود:
سپه بود بر میمنه چل هزار
سواران ژوپین زن و نیزه دار.
فردوسی.
راوت (؟) ژوپین زن خاراشکاف
پشت به پشت از پی روز مصاف.
امیرخسرو (از آنندراج)
لغت نامه دهخدا
به این سو، از این پس
فرهنگ گویش مازندرانی